فرم‌های طنز (1) 


یکی از مولفه های مهم در بیشتر طنزها و مخصوصا قالبهایی مثل لطفیه و جوک، کوتاه بودن زمان و به تبع کم بودن محتوا است. از طرفی برای تولید یک جوک نیاز به تولید یک تصور در ذهن مخاطب داریم تا در مرحله بعد آن را نقض کنیم.


برای رفع این نقیصه مردم به سمت نماد گرایی و قالب سازی ذهنی کردند. این کار باعث میشود که من دیگر نیاز به پردازش داستان نداشته باشم بلکه از قبل من دارای قالبی هستم که صرف همان قالب برای من جالب است چون ارتکاز و پیشینه ذهنی ام نسبت به آن مثبت است.


مثلا جوکهایی که برای اقوام مختلف ساخته می شود نمونه ای از این قالب ذهنی است. زمانی که ما گفته میشود که شخصی از فلان نژاد چنین و چنان کرد، قسمتی از مطلب را میدانیم و کافی است با جمله بعدی نقض و نقصی بر او وارد سازد. نمونه های این جوک ها زیاد است و ما به خاطر عدم اشاعه فحشی و اینکه این کار مطلوب نیست از ذکر مثال برای آن خودداری می کنم.


نوع دیگر قالبهای است که امروزه در جامعه ما مد شده، چند نمونه از آنها را مرور می کنیم: