در می‌آوریم


بس‌که جان را از کفِ سلّاخ در می‌آوریم

روز و شب دائم صدایِ آخ در می‌آوریم


آنقدَر اینجا دروغ و بی‌حیایی دیده‌ایم

کم‌کم از کارِ شماها شاخ در می‌آوریم

می‌رسد روزی که خود را باز پیدا می‌کنیم

گنج‌ها را از درون کاخ در می‌آوریم


پرده می‌افتد زمانی که شما را تک‌به‌تک

مثل کرم از داخلِ سوراخ در می‌آوریم


 در جواب ریشخند عدّه‌ای ما هم شبی

 شستِ خود را بابت بیلاخ در می‌آوریم!


فرامرز_ریحان_صفت