۱- لایه اول: بحث کلیات و تاریخچه.

 در ابتدای هر بحثی ضروری است مقداری از تاریخچة مقداری بحث شود. در تاریخچة یک علم نحوة تکوّن آن و چگونگی شکل گیری آن بررسی می‌شود. 

در آنجا کشف می‌شود که چه ضرورتی آدمی را به آنجا کشاند که به تشکیل چنین نظام‌واره‌ای بپردازد. در کنار آن از شخصیت‌های تاثیر گذار نیز بحثی به میان می‌آید که دانستن آن هم لازم است. بعضی از اصطلاحات مورد نیاز یا پیش‌نیازها علمی هم در آنجا به مغز مخاطب تزریق می‌شود.

مؤسس سواد رسانه را بعضی مک لوهان می‌دانند به گونه‌ای که نیل پستمن می‌گوید نمی‌شود رسانه را نقد کرد و نامی از مک‌لوهان نیاورد. 

بعضی فرانک ریموند لیویس را پیشرو این قضیه می‌دانند که در کتابِ  «فرهنگ و طبیعت» به خاطر تهاجم فرهنگی آمریکایی در قالب فیلم‌های هالیوودی به کشورش، راهکار «آموزش» را جهت مقابله با فرهنگ آمریکایی را بیان کرد. 


بحث دیگری هم که به نوعی به سواد رسانه منجر می‌شود بحث پست مدرن است، یعنی کسانی که به نقد مدرنیته می‌پرداختند بالاجبار مظاهر مدرنیته را مورد نقد و بررسی قرار می‌دادند و به آسیب شناسی آن هم می‌پرداختند.

 این نگاه هم به گونه‌ای به سواد رسانه نیز منجر می‌شد. گونة دیگری هم می‌توان برای سواد رسانه تاریخ درست کرد، آنهم بر اساس کتاب‌هایی که در باب هنر نوشته شده است. 

در آنها زبان هر هنر بیان شده و علاوه بر آن گه گاهی به نقد و بررسی محصولات هنری می‌پرداختند مثل کتابهایی با عنوان نقد ادبی در رشته ادبیات. که هر دو نوع بحث زبان هنر و نقد هنر- به درد سواد رسانه می‌خورد.


البته این مسئله به عنوان تدوین یک علم و توجه خاص به آن لحاظ می‌شود و گرنه بحث ارتباطات و خبر رسانی و توجه به امور مربوط به آن از دیرباز مورد توجه بشریت بوده است. 

مثلا در قرآن درباره ارزش خبرنگاری یک انسان غیر مطمئن می‌گوید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمِینَ‏ )۱۳ حجرات)یعنی اگر فاسقی برای شما خبرنگاری کرد حتما خودتان هم جستجو کنید مبادا به خاطر خبر او با دیگران به بدی رفتار کنید و بعدا دچار پشیمانی شما شود. 

کتابی چاپ شده تحت عنوان «خبر و خبر رسانی در قران کریم» که از نظر قران خبر از لحاظ محتوا و ارائه چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد. 

یا آیه شریفه «فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِه‏» که در تفسیرش حضرت باقر علیه السلام فرموند منظور این است که ببینید علمتان را از چه کسی دریافت می‌کنید. که در اینکه علم را به طعام تشبیه کرده‌اند خودش جای بحث دارد.


یا کتبی که در علم رجال نوشته شده، در آنجا برای خبرنگاری صفاتی بیان شده که بر اساس آن راویان حدیث را بررسی می‌کنند. غرض اینکه تا این حد که لازم بوده در آن زمان‌ها هم بررسی می‌شده است.


در این لایه واژه شناسی خود «رسانه» هم خیلی لازم است. بعضی ارتکازشان از این واژه فقط تلویزیون و سینما و اینترنت است ولی گسترة این واژه خیلی بیشتر از اینهاست. انسان در زندگی خود چهار گونه ارتباط دارد: ۱- ارتباط با خدا ۲- ارتباط با جسم و جان خود ۳- ارتباط با همنوع ۴- ارتباط با محیط زیست.


ارتباط انسان با همنوع به دو گونه است: یا ارتباط مستقیم و بدون واسطه است و گاهی با واسطه است. چیزی که در اینجا بین انسان‌ها واسطه‌گری می‌کند «رسانه» نام دارد.

 با این تعریف رسانه معنایی اعم پیدا می‌کند و نه تنها شامل وسایل الکترونیکی می‌شود بلکه نوع زندگی من از لباس و منزل و ماشین گرفته تا جزئی‌ترین وسایل انسان چیزهایی هستند که معرف شخصیت و منش و رفتار یک انسان است. 

یعنی شخصیت من در پشت آنها پنهان است. از طرف دیگر اگر قرار باشد که رسانه یا وسایل به خودی خود در زندگی من تغییر ایجاد کنند و برای من فرهنگ آفرین باشند این وسایل نیز چنین‌اند که در لایه‌های آخر بیشتر به این موضوع می‌پردازیم.