نتیجه تصویری برای ‪media literacy‬‏


مدلهای مختلف بحث از سواد رسانه


ما معمولا در کنار هر خریدی که داریم یک دفترچه راهنما به ما می‌دهند. فایده این دفترچه این است که چگونگی استفاده از دستگاه و قابلیت‌ها و نکات لازمی که جهت حفظ و نگهداری و بهره‌وری از آن دستگاه است را به ما می‌آموزد.

امروزه جهان به این ضرورت رسیده است که هر وسیله‌ای که وارد زندگی انسان می‌شود می‌تواند فرهنگ زندگی انسان و نوع نگرش او را تغییر بدهد. در میان این وسایل چیزی که از همه بیشتر امروزه اولویت پیدا کرده است وسایل الکترونیکی و در میان آنها رسانه‌ها و در میان آنها رسانه‌های جمعی و در بین آنها شبکه‌های اجتماعی اهمیت زیادی پیدا کرده‌اند. تقریبا اولین کسی که رسماً این زنگ خطر را به صدا در آورد مارشال مک لوهان بود. از میان نظریات نظریه «رسانه همان پیام است» و نظریه «نارسیس رسانه» و نظریه «امتداد» بیشتر به کار ما می‌آید که در لایه هشتم آن را بررسی می‌کنیم.


در زمانی که عده‌ای نقدشان درباره رسانه نقد محتوایی بود، او با نگاهی هستی شناسانه به نقد و بررسی ذات رسانه پرداخت.

در جهان امروز فراگیری سواد رسانه ضرورتی غیر قابل انکار پیدا کرده است. سواد رسانه را هر کسی به نحوی مطرح می‌کند و نگاهی خاص به طرح بحث می‌پردازد.


 اجمالا انچه در کتب داخلی و خارجی دیده شده را می‌گویم:

ü     بعضی سواد رسانه را مساوی آسیب شناسی می‌دانند و بیشتر به طرح آسیب‌ها می‌پردازند مقاله‌ای هم در نقد این روش دیدم «سواد رسانه یا رسانه هراسی». در این روش بیشتر به تبیین آسیب‌ها و چالش‌های رسانه و رسانه محوری می‌پردازند.

ü     بعضی تمرکز بحث‌شان بر فرصتهای موجود در این فضاهاست. بیشتر کسانی که نگاه‌های بیزنسی و تجاری دارند به این روش تمایل دارند. البته رسانه در زمینه‌های دیگری نیز برای ما فرصت ایجاد کرده است، در وادی آموزش، فرهنگ، سیاست، اتوماسیون اداری و ... که نمی‌شود از آنها چشم پوشی کرد.

ü     مجموعه مجلاتی هم چاپ شده که بر اساس وسایل ارتباط جمعی طبقه بندی شده و درباره هر کدام اطلاعاتی را در باره تلویزیون، رادیو، اینترنت، مطبوعات، شبکه‌های اجتماعی و ... به مخاطب می‌دهد. کارهای صراط میزان یا کتاب سواد رسانه که در پایه دهم تدریس میشود از این نمونه هستند.

ü     عده‌ای بر اساس مخاطب خود به دسته بندی می‌پردازند مثلاً رسانه و خانواده، رسانه و والدین، رسانه و کودک. مرکز پژوهشهای صدا و سیما نیز  با همین عنوان فصلنامه دارد.

ü     بعضی از کارهای انجام شده بحث را بر اساس ارکان و عناصر رسانه پایه ریزی می‌کنند. ارکان رسانه عبارت‌اند از: تولید کننده، مخاطب، پیام، رسانه و فرستنده، رمز نگار‌، رمز خوان و رمز گشا. بعد به بررسی هر یک می‌پردازند. معمولا کتبی که در رشته ارتباطات نوشته می‌شود بر این مبنا است.

ü     عده‌ای بستر فرهنگی‌ای را که رسانه از آنجا برخواسته و متقابلا تأثیراتی را که در یک جامعه دارد را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهند. بازگشت این مباحث به نقد مدرنیته بر‌می‌گردد. کسانی که نگاه پست مدرنی دارند بیشتر به این موضوع می‌پردازند. نگاهی که نیل پستمن یا شهید آوینی در بعضی از مکتوبات خود دارند چنین است. در لایه هفتم به این موضوع پرداخته می‌شود.

ü     گروه دیگری نیز هرم سواد رسانه را طرح ریزی کرده‌اند، یعنی نوعی حرکت است از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب.

اجمالا این خلاصه‌ای از کارهای موجود است البته مدل‌های دیگری نیز هست که در خلال بحث به آنها اشاره می‌شود.


چرا هر کسی به گونه‌ای بحث کرده؟

سواد رسانه مانند پازلی است که شامل تمام این مباحث می‌شود و هر کدام از این مباحث بخشی از آن را کامل می‌کند.

به نظر پیش فرض تمام این مباحث همان حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب است ولی به نظر نگاه کلان در آنها وجود ندارد ضمن اینکه خیلی از جاها برای همه مخاطبین نسخة واحد تجویز می‌شود، مثلا در هرم سواد رسانه یکی از مراحل تولید محصول است، که به نظر این مرحله برای همه مقدور نیست و همچنین ضرورت ندارد ما چنین چیزی تجویز کنیم.

ما برای حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب نظامی را در هشت لایه چیده‌ایم که تقریبا جامع تمام این نگاه‌ها می‌باشد و دامنه‌اش باز است و بحث‌های نو ورود را هم می‌توان در این قالب جای داد. این هشت لایه تقریبا بر هم سوار هستند و با یکدیگر مرتبط هستند ضمن اینکه در هر لایه در صورت لزوم در دو حوزه خرد و کلان بررسی شده و در حد توان راهکارهایی هم برای هر کدام بیان شده است.