جایگاه برچسبزنی و هجو در «جهاد هنری»
برچسب زنی
یکی از شگردهای سیاسی و اجتماعی «برچسب زنی» است. در بر چسب زنی ما صفت و لقبی مثبت یا منفی را به دوست و دشمن نسبت میدهیم یا برای تحقیر از آن استفاده میکنیم. البته در عرف ما به معنای منفی اش بیشتر کاربرد دارد.[1]
این کار را میتوان گاهی به نفع هم کیشان انجام میشود و با دادن لقبهای خوب و برازنده، شان او را بالا ببریم. لقب و صفتی که خود برای مردم جذاب باشد و نشان از مشکل گشایی برای جامعه داشته باشد. در سیره ائمه معصومین نیز این مسئله وجود داشته است. مثلا رسول اکرم ص قبل از تولد امام محمد بن علی علیهما السلام لقب باقر العلوم به معنای شکافنده علم را به او دادند. معمولا لقبهای ائمه توسط پدرانشان و گاهی توسط مردم انجام میشد. آنها نسبت به اصحاب خویش نیز چنین بودند.
گاهی هم بر چسب زنی علیه دشمنان است. این کار نیز در سیره وجود دارد. مثلا لقب ابو جهل را پیامبر اکرم ص به عموی خویش دادند. چرا که او مرد با سوادی بود و انکار نبوت توسط او نبود مگر از جهلش. یا صفت اشقی الآخرین صفتی است که به قاتل امام علی ع داده اند.
برچسب زنی در حوزه طنز نیز میتواند شکل بگیرد. بحث تیپ سازی مبتنی بر بر چسب زنی است که بعد از اینکه این برچسب برای آن شخص یا گروه تبدیل به یک شاخصه معروف شد، از آن پس میتوان از آن با نام «تیپ شخصیتی» یاد کرد.
بر چسب زنی در حوزه هجو نیز میتواند خود را نشان دهد. البته هجو کاری اعمّ و بزرگتر از بر چسب زنی است ولی میتوان یکی از ریز موضوعات آن به حساب بیاید. در زمانی که آمریکا برای خودش ابهتی داشت، بنیانگذار کبیر انقلاب با عنوان «شیطان بزرگ»[2] از آمریکا یاد کردن که به نوعی با یک ادبیات طنز عامیانه بر آنها بر چسب میزنند و با عباراتی مثل « آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند»[3] قدرت پوشالی او را به سخره می گیرند.
جایگاه هجو[4] در جهاد هنری
در فرهنگ عمید ذیل هجو آمده: بدگویی کردن؛ برشمردن معایب کسی. لذا شاعر میگوید:
مادحت گر هجو گوید برملا روزها سوزد دلت زآن سوزها
هجو از این جهت که میتواند از تقلید و تمسخر و استهزاء کمک بگیرد، میتواند گونه های متفاوتی پیدا کند. به همین خاطر انواع پارودی یا نقیضه و بورلسک نیز در این گونه ادبی جای میگیرد. قبلا به توضیح این موارد پرداختیم ولی به مناسبت اشاره ای مجدد به آنها خواهیم داشت.
پارودی parody به معنی عامش کاربرد زیادی دارد. هر گونه تقلید از کسی را شامل میشود. در مباحث نوشتاری «اقتباس» کاری است مرسوم که آن نیز نوعی پارودی است چرا که صاحب نظران و صاحبان سبک و ایده و فن ارتجالی و بدیع گوی و مبدع و مخترع بسیار کم هستند به همین منظور بقییه به تقلید از آنها روی میآورند.[5]
پارودی به معنای تقلید استهزاء آمیز یا شوخ طبعانه از یک اثر جدی است. این نوع تمسخر میتواند در متن، لحن، محتوا، ساختار و یا موضوع اصلی اثر باشد. معادل پارودی در زبان فارسی نقیضه است.[6]
بورلسک نیز تقلید imitation است، منتها تقلیدی که خنده آور، انتقادی و هجو آمیز است. با این توضیح میتوان آن را زیر مجموعه پارودی در نظر گرفت. البته بورلسک میتواند از بقیه ادوات شوخ طبعی استفاده کند مثل شوخی، فکاهی، طنز، طنز سیاه، گروتسک، ابسورد، پوچی، پانیک و موارد دیگر ولی چون روشی است برای طنز آفرینی حتما باید به طنز و شوخی منتهی شود.
با این حساب بورلکسی که به گروتسک ختم میشود را تقلید گروتسکی grotesque imitation و هر گاه دست آورد آن هجو باشد را تقلید هجوآمیز Iampoon imitation را به کار می برند.
گرچه در روش بورلسک میتواند در همه زیرشاخه های شوخ طبعی فعال باشد ولی معمولا به آفرینش شوخی، فکاهی و هجو بیشتر سروکار داشته است به این خاطر است که بورلسک پردازی معمولا با روش تقلید مسخره همراه بوده است.[7]
[2] «در نظرم است که در یک روایتی است که رسول خدا که مبعوث شد، آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطانها را دور خودش جمع کرد و اینکه مشکل شد کار بر ما. در این انقلاب، شیطان بزرگ که امریکاست، شیاطین را با فریاد دور خودش دارد جمع میکند. و چه بچه شیطانهایی که در ایران هستند و چه شیطانهایی که در خارج هستند، جمع کرده است و هیاهو به راه انداخته است». ۱۴ آبان ۱۳۵۸؛ جلد ۱۰ صحیفه امام خمینی (ره)، ص ۴۸۹.
[6] دیباچه مترجم در کتاب فلسفه طنز، محمود فرجامی، ص 20 و 21؛ ابولفضل حری معادل «نقیضه» را برای آن برمیگزیند. درباره طنز، ص 68.
[7] رفیع ضیائی، کتاب طنز، ج 3، ص 31 و 32. ابوالفضل حری میگوید: بورلسک نوعی کمدی است که اغراق مسخره آمیز، وجه ممیز آن است. ص 67.