علت دسته بندی طنز به ممدوح و مذموم

 

شاید سوال شود که طنز خوب است یا بد؟ چرا عده ای از روایات در مذمت طنز و شوخی سخن گفته اند؟ و چرا بعضی در نقد و رد آن می باشند؟ با این حساب آیا تقسیم طنز به ممدوح و مذموم صحیح است؟

 

 

 

این بحث دامنه بسیار گسترده ای دارد، یکی از رسالتهای این وب پاسخگویی به همین سوالات است لذا در پست های مختلف به بررسی طنز از زوایای مختلف می پردازیم تا قیدها و شاخصه های مثبت و منفی را از منظرها مختلف کشف شود. اجمالا و ابتداءا و برای تنویر ذهن و دل این روایت را از جناب سید الرسل حضرت محمد ص مرور میکنیم که:

 

خنده دوگونه است، خنده ای که خداوند دوستش دارد و خنده ای که باعث بغض شدید خداوند میشود. اما خنده‏اى که خدا آن را دوست دارد، آنست که مرد به روى برادر خویش از شوق دیدار وى لبخند زند اما خنده‏اى که که خداى والا آن را دشمن دارد آنست که مرد سخن خشن و ناروا گوید که بخندد یا بخندند و بسبب‏ آن هفتاد پائیز در جهنم سرنگون رود.[1]

 

 

 

[1]  الضّحک‏ ضحکان‏ ضحک یحبّه اللَّه و ضحک یمقته اللَّه فأمّا الضّحک الّذی یحبّه اللَّه فالرّجل یکشر فی وجه أخیه شوقا إلى رؤیته، و أمّا الضّحک الّذی یمقته اللَّه تعالى فالرّجل یتکلّم بالکلمة الجفاء و الباطل لیضحک أو یضحک یهوى بها فی جهنّم سبعین خریفا. نهج الفصاحة، ص553.